اولین معلم تجدد در ایران زندگی و رنج های میرزا حسن رشدیه
به گزارش خبرگزاری “https://www.khabaronline.ir/”>خبرآنلاین، طاهره مهری در ایبنا نوشت: سده ۱۴ خورشیدی برهه حساسی در تاریخ ایران به شمار میآید که با وقایع، جریانها و تحولاتی مهم و تاثیرگذار همراه بوده است. وقایع و اتفاقات خطیری که بیشک پرچمداران و پیشگامان آنها متفکران و اندیشمندان ایرانی بودهاند. روشنضمیران نیکسیرتی که با دستهای خالی اما ذهنهایی هوشیار، به شب غفلت و بیخبری جامعه سنتگرای خرافهزده تاختند و ایرانی را به صبح بیداری و خردمندی فراخواندند.
شمار بزرگان و صاحبان اندیشه در این سرزمین بسیار است و چهبسا عده کثیری از آنها که به گوش ما جز نامی آشنا نیستند بیآنکه شرححالی از ایشان خوانده یا ماوقعی از زندگی پرفراز و نشیب و خدمات بیدریغشان به علم، دین، فرهنگ و هنر شنیده باشیم.
نشر بزنگاه در قالب مجموعه کتابهای «فکر و ذکر ایرانی» و در جهت شناخت سرآمدان و نخبگان این سرزمین اقدام به چاپ آثاری در باب زندگی، آراء و خدمات این شخصیتها کرده است. «میرزا حسن رشدیه» یکی از شخصیتهایی است که به زندگی و زمانه او به قلم عزیزه سجودی در قالب مجموعه فکر و ذکر ایرانی پرداخته شده است.
عزیزه سجودی در ابتدای کتاب پیرامون چگونگی پرداختن به زندگی و زمانه این شخصیت اشاره میکند و مینویسد:
«هنگامی که روی کتاب سیر تحول آموزش در ایران معاصر کار میکردم و به بررسی و مطالعه اسناد، مدارک و کتب پیرامون موضوع آن میپرداختم نسبت به گذشته بیشتر به اهمیت گامهایی که میرزا حسن رشدیه در راستای ایجاد نظام نوین آموزشی در ایران برداشته است؛ پی بردم. با خود میاندیشیدم که مدرسهسازی به شکل نوین، مدیون کوششهایی فراتر از توان میرزا حسن رشدیه است. بعدها که تحقیقاتم در این حوزه بیشتر و دقیقتر شد، متوجه شدم که نظام آموزشی نوین ایران، خواه در کلیات و برنامهریزیهای کلان و ساختاری و خواه در جزئیاتی مانند برنامههای درسی و حتی مطالب درس به درس کتابهای مدارس، وامدار اندیشهها و فعالیتهای او است. حال که امروز، مقدمه این اثر را پس از اتمام فصل پایانی، یعنی پس از بررسی دقیق اسناد و کتابهای قابل اعتماد در مورد میرزا حسن رشدیه، مینویسم به این میاندیشم که این مرد، نهتنها به صِرف کوششهایش در مدرسهسازی به سبک جدید، برنامهریزیهای کلانش در حوزه آموزش و پرورش، دقتش در تالیف کتابها، برنامههای درسی مدارس و وظایف کارکنان مدرسه و شاگردان سرآمد است، بلکه از منظری دیگر نیز به سبب فعالیتهای روشنفکرانهاش در امور مربوط به سیاست ازجمله تولید و تکثیر شبنامه، تنویر اذهان عمومی و تحصیلکردههای زمانه خودش و نیز تحمل بار سنگین مبارزات، تبعید و حبس نیز چهرهای بارز و مثالزدنی است. از این رو بود که به سبب شخصیت خاص و همت بلندش، مناعت طبع و درویشمسلکیاش در مواجهه با وقایع زمانه به چنان استغنا و ازجانگذشتگی رسیده بود که برای همیشه این وجهه از شخصیتش قابل ستایش است. بر کسی پوشیده نیست که او از عوامل اصلی پیروزی و برقراری مشروطه است اما مطابق روال پس از پیروزی، هر کسی در کسب منافع خود کوشید، اما جانبرکفان اصلی خطوط مقدم به خانههایشان برگشته و فعالیتهای سودمند خود را ادامه دادهاند.»
بخشی از روند زندگی این شخصیت را از کتاب «میرزا حسن رشدیه» میخوانیم:
در کتاب «سوانح عمر» از شمسالدین رشدیه، آخوند مکتب آمده است که: «رشدیه که بنا بر شیوه رایج عصر خود و نیز سنت خانوادگیاش بایستی برای تکمیل تحصیلات، راهی حوزه علمیه نجف میشد، تحتتاثیر فضای تجددخواهی ایران عصر ناصری تصمیم گرفت، برای آشنایی با شیوههای نوین آموزش به کشورهایی سفر کند که نظام آموزشی پیشرفتهتری داشتند» (در اینباره، آجودانی، ۱۳۹۴: ۲۵۹-۲۶۰)
رشدیه به تصریح خود، با خواندن مقالهای در روزنامه «ثریا» (در برخی از منابع، روزنامه اختر) که در آن نویسندهای به وضع اسفناک بیسوادی ایرانیان اشاره کرده و علت آن را «بدی اصول تعلیم» در ایران دانسته بود، عزمش را برای آموختن شیوههای نوین تعلیم کودکان جزم کرد (کسروی، ۱۳۴۲: ۴۰)
رشدیه در سال ۱۳۰۱ق/ ۱۸۸۴ م، با همکاری برادرش حاج آخوند، نخستین دبستان به سبک نوین را با نام «رشدیه» در ایروان برای کودکان مسلمان قفقاز تاسیس و تا اوایل ۱۳۰۷ ق خودش آن را اداره کرد. «رشدیه» نام مدارس ابتدایی در عثمانی آن عهد بود که بعدها عنوانی عمومی برای مدارسی شد که میرزا حسن در ایران تاسیس کرد و خود نیز با همین عنوان نامیده شد و به آن شهرت یافت. در همین دوران، ناصرالدینشاه که از سومین سفرش به فرنگ بازمیگشت (آجودانی، ۱۳۹۴: ۲۶۴-۲۶۳)، در… در ایروان… از مدرسه رشدیه دیدار کرد و تحت تاثیر شیوه نوین و موثر او در آموزش کودکان قرار گرفت از این رو شاه از رشدیه دعوت کرد که مدرسهای نیز در تبریز بنا کند. رشدیه به همراه شاه عازم ایران شد اما در نخجوان به دستور شاه که تحت تاثیر القای اطرافیان خود از دعوت رشدیه پشیمان شده بود؛ به نوعی بازداشت شد. سرانجام با رسیدن شاه به تهران او نیز آزاد و راهی تبریز شد. رشدیه پس از ورود به تبریز در ۱۳۰۵ ق / ۱۸۹۰ م، اولین دبستان به سبک نوین را در یکی از مساجد محله ششگلان تبریز تاسیس کرد. کسروی در این خصوص مینویسد:
«در سال ۱۲۶۷ ش / ۱۳۰۵ قمری بود که به این کار پرداخت. بدینسان که به شیوه مکتبداران مسجدی در ششگلان گرفت و هم به شیوه آنان شاگردان را بر روی زمین نشاند. چیزی که بود به جلوی ایشان تخته نهاد و الفبا را به شیوه آسان و نوینی آموخت و از کتابهای آسان درس فارسی گفت و شاگردان را پاکیزه نگه داشت و پس از همه یک تابلویی که نام مدرسه رشدیه به روی آن نوشته شده بود بالای در زد. با آنکه چیزی از دانشهای نوین نمیآموخت و پروای بسیار مینمود، باز ملایان به دستآویز آنکه الفبا دیگر شده و یک راه نوینی پیش آمده، ناخشنودی نمودند و سرانجام او را از مسجد بیرون کردند. چند سال بدینسان از جایی به جایی میرفت و به هر کجا ترشروییها از مردم میدید» (کسروی، ۱۳۴۲: ۴۳ برای آگاهی بیشتر، آجودانی، ۱۳۹۶: ۲۶۴)
او توانست با استفاده از الفبای صوتی ابداعی خود در کمتر از شش ماه به کودکان خواندن و نوشتن بیاموزد. با وجود توفیقی که مدرسه و شیوه آموزش او به دست آورد، مخالفان که بیشتر از متعصبان و روحانیان سنتگرا و مکتبداران بودند؛ با تحریک مردم مدرسه را به تعطیلی کشاندند.
رشدیه از سال ۱۳۰۵ ش تا پایان عمر در قم اقامت گزید و به فعالیتهای خود در زمینه تاسیس مدارس و آموزش کودکان ادامه داد. او در ۱۸ آذر ۱۳۲۳ در مدرسه از دنیا رفت و در وصیتنامهاش تاکید کرده بود: مرا در محلی به خاک بسپارید که هر روز شاگردان مدارس از روی گورم بگذرند و از این بابت روحم شاد شود.»
***
کتاب «میرزا حسن رشدیه» پژوهشی درخور و ارزشمند است. فهرست منابع و نمایه آخر کتاب حکایت از تلاش نویسنده آن برای ارائه متنی مستند دارد.
کتاب «میرزا حسن رشدیه» تالیف دکتر عزیزه (سارا) سجودی با ۱۱۴ صفحه، شمارگان ۳۰۰ نسخه و بهای ۱۸۰ هزار تومان از سوی نشر بزنگاه به بازار کتاب آمده است.
۲۵۹